فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Pitch In
American:
ˈpɪt͡ʃɪn
British:
pɪt͡ʃɪn
معنی
مترادف و متضاد pitch in
-
verb help outSynonyms:help aid contribute participate cooperate volunteer lend a hand chip in do join in come through tackle get busy set about plunge into fall to get going get cracking hop to it jump in do one’s bit contribute work wade in buckle down set to go to it launch begin commence tee off subscribe attackAntonyms:hurt hinder prevent
ارجاع به لغت pitch in
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «pitch in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pitch in
لغات نزدیک pitch in
- - pitch circle
- - pitch dark
- - pitch in
- - pitch into
- - pitch on (or upon)